این قافله عمر عجب میگذرد
---دید دیگر
برچسب:, :: :: نگارنده : Hani

زمانی که کارشناسی میخوندم، روزی سر کلاس ادبیات فارسی(که درس عمومی ما بود) استادم خاطره ای از دوران جوانیش تعریف میکرد از مسافرتی میگفت که با پسرش رفته بود و در راه با پیرمردی همسفر شده بود...

کلا اینطور میگفت که اون پیرمرد در مقام نصیحت به من خیلی حرفا رو زد از جمله اینکه میگفت: "فلانی، من در دوران جوانیم تجربه های زیادی داشتم و کارهای زیادی انجام دادم اما جالبه بدونی وقتی جوون بودم انگار روزهای عمر من به اندازه 48 ساعت طول میکشید ولی الان انگار یک روزم کلا دو ساعته! سریع تموم میشه..."


حالا خود منم به این نتیجه رسیدم که این عمر ما هم عجب زود میگذره ها!

الان به دلیل گرفتاری ها و مشغولیتهای بیش از اندازه آدم کمتر وقت میذاره تا دوستان و آشناهاش رو ببینه ولی چیزی که جالبه اینه که وقتی همدیگه رو میبینیم میگیم "خیلی وقته ندیدمت" یا "چقدر عوض شدی...!" و از این دست حرفا. مسئله دیگه ای که دربارش صحبت میشه اینه که چه زود میگذره یا زود گذشت! اما تازگی با هرکسی طرف صحبت میشم (بخصوص همسن و سالان خودم) همگی اتفاق نظر داریم که زمان داره با سرعت عجیبی سپری میشه. من دوران کودکی خودم رو به یاد دارم خوب خاطرم هست که اون موقع واسم کند میگذشت و وقت زیادی برای انجام تکالیف و بازی کردن و... داشتم. اصلا روزها خیلی دیر شب میشد. ولی الان برام مثل برق و باد میگذره. به هرکسی هم در این مورد گفتم باهام موافقه. فقط نمیدونم این مورد الان برای امثال من صدق میکنه یا بچه ها و جوونتر ها هم همین احساس رو دارن؟ آیا واسه اونا هم زود میگذره؟

آدم حس میکنه هر جه سنش بالاتر میره (که متأسفانه نمیشه جلوشو گرفت) زمان باقی مونده عمرش با سرعت بیشتری میگذره انگار تو سراشیبی عمر قرار گرفتیم و با سرعت بیشتری بسوی زمان مرگ حرکت میکنیم!!

یکبار خواهرم حرف جالبی زد؛ بهم گفت شاید الان فکر میکنیم که زمان خیلی زود داره میگذره اما یکنواختی به سریعتر گذشتن زمان کمک میکنه، اگه بتونیم تو زندگیمون تنوع ایجاد کنیم و از این حالت روتین خارج بشیم زمان کندتر خواهد گذشت...

نمیدونم چقدر درست میگه اما تا حدی حدس میزنم حق با اون باشه. وقتی کار جالب و جدیدی انجام میدیم، سفر یا به جایی میریم که تا بحال نرفتیم راه دورتر دیده میشه و زمان دیرتر میگذره. حداقل سرعتش از این که الان هست کمتر میشه!

جالبه زمان یک زمان هست ولی یک سال خوشی خیلی سریعتر از یک سال با غم غصه سپری میشه. چرا؟

امیدوارم همگی ما بتونیم از عمرمون و زمانی که داریم بهترین استفاده رو ببریم. به عبارتی اگر برامون زود میگذره در عین حال خوب بگذره و خوش بگذره!!




نظرات شما عزیزان:

ghasem
ساعت13:00---15 تير 1391
سلام حانیه جان با تبادل لینک موافقم لینکم کردی خبر بده

زهره صادقی
ساعت0:37---4 تير 1391
با سلام

بی نظیر بود.بدون اغراق خیلی عالی بود

من صادقی هستم مدیر گالری نقاشی نگارین خوشحال میشم به گالری کوچک من (که فقط یک سری از کارهام هستن) سری بزنید و دیدن بفرمایید.

اگر تشریف بیارید و نظر ارزشمندتون رو برام بگذارید بسیار خوشحالم خواهید کرد...

سپاس گزارم بابت مطالب ناب و عالی تان .

توفیق رفیق راهتان باد


پاسخ: سلام زهره جان ممنونم از لطفتون چشم حتما سر میزنم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

درباره وبلاگ

در این وبلاگ حکایات و داستانهای کوتاه جالب رو میذارم و سعی کردم گاهی به موضوعاتی بپردازم که کمتر دربارش صحبت میشه یا عمدا صحبت نمیشه! به یاری خدا اگه فرصت کنم مطالب متنوعی اضافه خواهم کرد.